خبرگزاری فارس: در حالی که بیش از 5 ماه از حضور مهدی هاشمی رفسنجانی در لندن میگذرد و دانشگاه آزاد چند روز پس از خروج وی از کشور، اعلام کرد که مهدی هاشمی برای انجام کارهای مربوط به دانشگاه آزاد از کشور خارج شده است، مرد شماره 2 دانشگاه آزاد از جزئیات این مأموریت خبر ندارد.
به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس، مهدی هاشمی رفسنجانی فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام پس از اغتشاشات ایام پس از انتخابات 22 خرداد، در اوایل شهریور سال جاری به یکباره کشور را به مقصد لندن ترک کرد که پیرو آن سوالات فراوانی در اذهان عمومی راجع به این اقدام فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام شکل گرفت.
بسیاری از مردم و کارشناسان، رفتن مهدی هاشمی به لندن را با مسائل مطرح شده درباره وی مبنی بر دست داشتن در اغتشاشات پس از انتخابات، بدون ارتباط نمیدانستند و خواستار بازگرداندن وی به ایران برای حضور در دادگاه بودند؛ مسئلهای که هماکنون نیز به قوت خود باقی است.
این شائبهها آنجا بیشتر تقویت شد که در چهارمین جلسه رسیدگی به پرونده آشوب های پس از انتخابات، مسعود باستانی از روزنامهنگاران فعال دوم خردادی با اشاره به محورهایی که از سوی مهدی هاشمی رفسنجانی به مدیریت سایت "جمهوریت " داده شده بود، گفت: حمله به عملکرد 4 ساله دولت و تضعیف نهادهای قانونی کشور(سپاه ،بسیج، شورای نگهبان و...) و القای تقلب و التهابآفرینی در انتخابات جزو محورهایی بود که دستور کار داشتیم.
همچنین حمزه کرمی مدیر سایت جمهوریت نیز در دادگاه اعلام کرد که مهدی هاشمی در انتخابات پولشویی، سند سازی و از بیتالمال هزینه میکرد.
اما پیرو این شائبههای جدی، دفتر هیئتامنای دانشگاه آزاد به دفاع از مهدی هاشمی رئیس این دفتر، پرداخت و با صدور اطلاعیهای سفر وی را یک "مأموریت سازمانی " عنوان کرد.
دفتر هیئت امنای دانشگاه آزاد در این اطلاعیه خود تصریح کرد که مهدی هاشمی رئیس دفتر هیئت امنای دانشگاه آزاد جهت بازدید و رسیدگی دفاتر و شعبات دانشگاه آزاد در خارج از کشور، چندین روز قبل از دادگاه مورخ 3 شهریور 88 به خارج از کشور عزیمت کرده و قطعاً بعد از اتمام "مأموریت سازمانی " خویش جهت پاسخگویی به مطالب کذب مطرح شده در دادگاه به کشور بازخواهد گشت.
اما اکبر هاشمی رفسنجانی پدر مهدی هاشمی نیز در دیدار با دانشجویان در سفر خود به مشهد مقدس، در پاسخ به سوالات و اعتراضات دانشجویان راجع به سفر مهدی هاشمی به خارج از کشور پاسخهایی ارائه کرد.
آنچنان که در متن ارسالی از سوی دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از این دیدار آمده است، هاشمی در پاسخ به سوالات دانشجویان درباره مهدی هاشمی رفسنجانی میگوید: "خیال مهدی از پروندههایش راحت راحت است! "
اما هاشمی رفسنجانی در ادامه به نقش مهدی هاشمی در کمیته غیرقانونی "صیانت از آرا " اشاره کرده و میگوید:من مطمئنم مهدی در این انتخابات در هیچ بخشی دخالت نداشت، "جز در مسئله کمیته صیانت از آرا ". مهدی نه پولی دارد و نه به کسی پول داد. گفتند: او پول داده تا افرادی در اغتشاشات شرکت کنند، در حالی که از این کارها بیزار است!
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص علت سفر پسرش به لندن هم اینچنین میگوید که: "ما در دانشگاه آزاد اسلامی شش واحد در خارج از کشور داریم که همه آنها مشکل دارند. میبایست کسی میرفت و رسیدگی میکرد. از لندن شروع کردیم و به لبنان رفتیم که باید توسعه پیدا کند. واحد دوبی مشکلات خاصی دارد. در زنگبار زمین دادند که هنوز نتوانستیم شروع کنیم. در ارمنستان و تاجیکستان هم واحد داریم. باید رسیدگی میکرد که رفت. دلش میخواهد بیاید و من میگویم اول کارهایت را تمام کن و انجام بده و بعد بیا. از این طرف هم مرتب تهمت میزنند که او هم همیشه جواب میدهد. "
* عضو هیئت امنا؛ فعلا بیاطلاع
با وجود اطلاعیه دفتر هیئت امنای دانشگاه آزاد که ریاست آن بر عهده شخص مهدی هاشمی رفسنجانی است و همچنین اظهارات اکبر هاشمی رفسنجانی، کریم زارع عضو هیئت امنای دانشگاه آزاد در پاسخ به تماسهای مکرر خبرنگار فارس همچنان اعلام میکند که در این خصوص اطلاعات کافی ندارد و بایستی ابتدا تحقیق کرده و سپس در این مورد اطلاعرسانی کند.
کریم زارع طی مصاحبهای با خبرگزاری فارس در مورخ 27 دی درباره مأموریت مهدی هاشمی رفسنجانی از سوی دانشگاه آزاد گفت که عادت من این است که تا از موضوعی به طور کامل خبر نداشته باشم در مورد آن صحبتی نمیکنم، لذا من در این باره میپرسم و خبر میدهم.
با این وجود و با گذشت 20 روز از این مصاحبه کریم زارع و گذشت 5 ماه از سفر مهدی هاشمی رفسنجانی به لندن، کریم زارع عضو هیئت امنای دانشگاه آزاد همچنان در پاسخ به سوال خبرنگار ما مبنی بر چند و چون مأموریت مهدی هاشمی، مدت زمان این مأموریت، جزئیات آن، زمان برگشت وی و ... اعلام میکند که باید ابتدا در این مورد تحقیق کرده و سپس اطلاعرسانی کند.
کریم زارع میگوید که هنوز موضوع مأموریت آقای مهدی هاشمی برایش مشخص نشده! وی همچنین ادامه میدهد که "من گفتهام که موضوع مأموریت آقای هاشمی را به من بگویند ولی هنوز به من چیزی نگفتهاند! "
در هر حال عدم اطلاع عضو هیئت امنای دانشگاه آزاد و معاون پارلمانی این دانشگاه که پس از عبدالله جاسبی رئیس این دانشگاه، مرد شماره 2 دانشگاه آزاد به شمار میآید، از مأموریت مهدی هاشمی امری عجیب به نظر میرسد و اصحاب رسانه و مردم کشورمان همچنان منتظر اطلاع از جزئیات بیشتر مأموریت مهدی هاشمی و زمان بازگشت وی به ایران هستند.
در عین حال سخنان حجتالاسلام والمسلمین رئیسی معاون اول قوه قضائیه مبنی بر ارجاع پرونده مهدی و فائزه هاشمی رفسنجانی به دادسرا نیز موضوعی است که بیش از پیش اطلاعرسانی دقیقتر دانشگاه آزاد را درباره مهدی هاشمی ضروری میسازد.
تاریخ : سه شنبه 88/11/27 | 11:7 عصر | نویسنده : سعید | نظرات ()
گروه سیاسی: آن روزها انگار نقطه نظراتش در مورد حزب الله و رهبری انقلاب با امروز تفاوت داشت. میرحسین موسوی در مصاحبه با نشریه"حوزه" سخنانی را بر زبان آورد که بازخوانی آن در شرایط کنونی خالی از لطف نیست.
به گزارش رجانیوز، حکایت میرحسین نظیر حکایت انقلابیونی است که سرآغاز انقلاب را در صف خواص سپری کرده اند، اما به مرور زمان راه را به بیراهه سپرده اند. میرحسین موسوی آن روزها از رهبر انقلاب تجلیل می کرد و معتقد بود تا زمانی که او هست، انحرافی وجود نخواهد داشت. او همچنین معتقد بود که همه باید از حزب الله دفاع کنند و نگذارند که دستاوردِ بها دادن به حزب الله از بین برود. اکنون اما از پس این همه سال جای این پرسش باقی است که بسیجیان و حزب اللهی های میرحسین کجایند؟ آیا او عملا علیه اندیشه های سابق خود که روزی مدعی پایبندی به آنها بود، قیام نکرده است؟
موسوی در مصاحبه با "حوزه" ضمن تاکید بر اینکه مسئولین باید از حزب الله دفاع کنند، گفت:«نباید بگذاریم این دستاورد بزرگ یعنى بها دادن به حزب الله از بین برود. اگر حزب الله کنار زده شود ارزشهاى اسلامى انقلاب از پیکره نظام و مدیریت کشور رخت برخواهد بست. حضرت امام روى حاکمیت حزب الله والهى کردن انگیزه ها در نظام ادارى و اجرایى کشور حساسیت فوق العاده اى داشتند. اگر امام اسوه حسنه ماست که هست باید در حراست این مهم تلاش کنیم تبلیغ کنیم و از نیروهاى متدین و مومن به هیچ وجه نباید صرف نظر کنیم.»
او با اشاره به تصویر غلطی که ممکن است برای برخی پیش بیاید و در نتیجه آن مشى حزب الله را مرتجعانه لقب دهند، گفت:«مشى و سیره مملکت دارى و رهبرى امام براین اوهام خط بطلان کشید. اعتقادات امام هیچ تنافرى بااداره صحیح و مدرن جامعه نداشت. مى بینیم که: جناب ایشان بین سیستم علمى ادارى و ارزشهاى عمیق مذهبى پیوند ناگسستنى به وجود آورد و با این عمل خود تشکیلات و نظام نوى را به جهان عرضه کرد. در صدراسلام هم چنین بود. با وجود تمدن رم و ایران قدیم پیامبر اسلام آمد و طرحى نو را در شکل زندگى جوامع پى ریخت.»
نخست وزیر دهه شصت همچنین در پاسخ به سوالی در مورد احتمال کنار زده شدن حزب الله در آینده، به نقش رهبری اشاره کرده و گفت:«چون رهبر ما روحانى و شاگرد حضرت امام است و روحانیت در راس امور مى باشد به راحتى مى توان با این انحراف مقابله کرد. بى تردید حفظ روحانیت و آرمانهاى اسلامى بدون حفظ حزب الله امکان پذیر نمى باشد. ما اگر کارشناسان مذهبى خودمان را کنار گذاشته و به سراغ کارشناسان با عنوان اما بیگانه با ارزشهاى راستین مذهب برویم روحانیت به دست همین عناصر دوراز مذهب کنار زده خواهد شد و در نتیجه ارزشهاى اسلامى و الهى در جامعه رنگ خود را از دست خواهد داد.»
او معتقد بود بین حفظ نظام الهى و نیروى حزب الهى یک ارتباط ناگسستنى منطقى و عقلانى است. میرحسین می گفت:«ارزشهاى یک انقلاب را ارزشمداران حراست و حفاظت مى کنند. این یک مساله مبنایى و اساسى است که باید در زمینه آن کتابها نوشته شود. اگر این مساله درست براى مردم و مسئوولین ما روشن نشود ممکن است جمهورى اسلامى آهسته آهسته به سمت آمریکایى و ارزشهاى منبعث از آن که مورد تنفر و انزجار حضرت امام و ملت ماست برود.»
سوالی که وجود دارد این است که مواضع مدافع سابق حزب الله چه نسبتی با اکنون دارد؟ آیا او اکنون خارج نشینان و سلطنت طلب ها و آشوبگران را مصداق حزب الله می داند؟! یا اینکه در سیر روشنفکری اش مرزبندی های گذشته و سخن گفتن از حزب خدا و حزب شیطان را نادرست می داند؟ این همه هر چه باشد چه به واسطه تکثر طلبی نوین و چه به واسطه مصلحت سنجی های میدان سیاست، یقین با مواضع گذشته او سر ناسازگاری دارد.
میرحسین آن روزها از لزوم در صحنه بودن حزب الله سخن می گفت:«یکى از ارکان و اصول وصیت نامه شان توصیه و سفارش به حفظ نیروهاى مومن است. ایشان به خوبى رابطه حفظ نظام و در صحنه بود حزب الله را لمس کرده بودند و در زمان حیات خود دائما روى این مساله تکیه و بر همان اساس مشى مى کردند.»
او مطابق معمول پای خاطره ای از امام را پیش کشید:«در رابطه با یک وزارتخانه مشکل قانونى پیدا کردیم . عده اى از افراد متخصص غربگرا کارشکنى مى کردند و نیروهاى حزب الله و متدین را مورد اذیت و آزار قرار مى دادند. ایشان حکم دادند که ما خارج از حوزه قانونى و ادارى آنان را بر کنار کنیم. فرمودند: اینجا حیثیت اسلام در میان است و حرام است اینان در این وزارتخانه باشند. بعد دراجراى این حکم مشکلات و موانعى پیدا شد و اینان درصدد انکار این حکم و دستور از جانب امام برآمدند. حضرت امام به برادر گرامى آیه الله موسوى اردبیلى مطلب را فرمودند. ایشان به صدور این حکم از سوى حضرت امام شهادت دادند و کار به انجام رسید و مساله حل شد.»
سوال اینجاست که حزب اللهی های میرحسین اکنون کجایند و او چرا اکنون نگران هم جبهه شدن با کسانی که نه اینکه اندیشه های غربی دارند، بلکه وابستگی خود به استعمار را هم فریاد می کنند، نمی شود؟ آیا همنوایی با بی بی سی، voa، سلطنت طلب ها، بهایی ها و کمونیست ها جای نگرانی ندارد؟ چه کسانی حامی اویند و در صف مقابل او چه کسانی قرار دارند؟ چگونه است که او با سطنت طلب ها هم مرزبندی ندارد، اما با حزب اللهی هایی که پیشتر مدافعشان بود، مرزبندی دارد؟! آیا اکبر گنجی به حساب او یک حزب اللهی است؟!
نخست وزیر امام در مصاحبه اخیر خود به مناسبت 22 بهمن و در پاسخ به سوالی در مورد تجمعات و راهپیمایی ها می گوید:«جنبش سبز به کرامت ذاتی انسانی و حق تنوع عقاید و اندیشه و آزادی بیان احترام می گذارد و از همه جنبش هایی که اهداف آنها بهروزی و رشد ملت و تضمین حقوق شهروندی و آزادی های اساسی ملت ما و نیز عدالت اجتماعی است استقبال می کند و آنها را از خود جدا نمی داند.» و این یعنی تداوم همان عدم مرزبندی هایی که روزی گریبان گیر بنی صدر هم شد تا در نهایت او را در کام منافقین فرو برد.
تاریخ : جمعه 88/11/16 | 11:41 عصر | نویسنده : سعید | نظرات ()
گروه سیاسی: آن روزها انگار نقطه نظراتش در مورد حزب الله و رهبری انقلاب با امروز تفاوت داشت. میرحسین موسوی در مصاحبه با نشریه"حوزه" سخنانی را بر زبان آورد که بازخوانی آن در شرایط کنونی خالی از لطف نیست.
به گزارش رجانیوز، حکایت میرحسین نظیر حکایت انقلابیونی است که سرآغاز انقلاب را در صف خواص سپری کرده اند، اما به مرور زمان راه را به بیراهه سپرده اند. میرحسین موسوی آن روزها از رهبر انقلاب تجلیل می کرد و معتقد بود تا زمانی که او هست، انحرافی وجود نخواهد داشت. او همچنین معتقد بود که همه باید از حزب الله دفاع کنند و نگذارند که دستاوردِ بها دادن به حزب الله از بین برود. اکنون اما از پس این همه سال جای این پرسش باقی است که بسیجیان و حزب اللهی های میرحسین کجایند؟ آیا او عملا علیه اندیشه های سابق خود که روزی مدعی پایبندی به آنها بود، قیام نکرده است؟
موسوی در مصاحبه با "حوزه" ضمن تاکید بر اینکه مسئولین باید از حزب الله دفاع کنند، گفت:«نباید بگذاریم این دستاورد بزرگ یعنى بها دادن به حزب الله از بین برود. اگر حزب الله کنار زده شود ارزشهاى اسلامى انقلاب از پیکره نظام و مدیریت کشور رخت برخواهد بست. حضرت امام روى حاکمیت حزب الله والهى کردن انگیزه ها در نظام ادارى و اجرایى کشور حساسیت فوق العاده اى داشتند. اگر امام اسوه حسنه ماست که هست باید در حراست این مهم تلاش کنیم تبلیغ کنیم و از نیروهاى متدین و مومن به هیچ وجه نباید صرف نظر کنیم.»
او با اشاره به تصویر غلطی که ممکن است برای برخی پیش بیاید و در نتیجه آن مشى حزب الله را مرتجعانه لقب دهند، گفت:«مشى و سیره مملکت دارى و رهبرى امام براین اوهام خط بطلان کشید. اعتقادات امام هیچ تنافرى بااداره صحیح و مدرن جامعه نداشت. مى بینیم که: جناب ایشان بین سیستم علمى ادارى و ارزشهاى عمیق مذهبى پیوند ناگسستنى به وجود آورد و با این عمل خود تشکیلات و نظام نوى را به جهان عرضه کرد. در صدراسلام هم چنین بود. با وجود تمدن رم و ایران قدیم پیامبر اسلام آمد و طرحى نو را در شکل زندگى جوامع پى ریخت.»
نخست وزیر دهه شصت همچنین در پاسخ به سوالی در مورد احتمال کنار زده شدن حزب الله در آینده، به نقش رهبری اشاره کرده و گفت:«چون رهبر ما روحانى و شاگرد حضرت امام است و روحانیت در راس امور مى باشد به راحتى مى توان با این انحراف مقابله کرد. بى تردید حفظ روحانیت و آرمانهاى اسلامى بدون حفظ حزب الله امکان پذیر نمى باشد. ما اگر کارشناسان مذهبى خودمان را کنار گذاشته و به سراغ کارشناسان با عنوان اما بیگانه با ارزشهاى راستین مذهب برویم روحانیت به دست همین عناصر دوراز مذهب کنار زده خواهد شد و در نتیجه ارزشهاى اسلامى و الهى در جامعه رنگ خود را از دست خواهد داد.»
او معتقد بود بین حفظ نظام الهى و نیروى حزب الهى یک ارتباط ناگسستنى منطقى و عقلانى است. میرحسین می گفت:«ارزشهاى یک انقلاب را ارزشمداران حراست و حفاظت مى کنند. این یک مساله مبنایى و اساسى است که باید در زمینه آن کتابها نوشته شود. اگر این مساله درست براى مردم و مسئوولین ما روشن نشود ممکن است جمهورى اسلامى آهسته آهسته به سمت آمریکایى و ارزشهاى منبعث از آن که مورد تنفر و انزجار حضرت امام و ملت ماست برود.»
سوالی که وجود دارد این است که مواضع مدافع سابق حزب الله چه نسبتی با اکنون دارد؟ آیا او اکنون خارج نشینان و سلطنت طلب ها و آشوبگران را مصداق حزب الله می داند؟! یا اینکه در سیر روشنفکری اش مرزبندی های گذشته و سخن گفتن از حزب خدا و حزب شیطان را نادرست می داند؟ این همه هر چه باشد چه به واسطه تکثر طلبی نوین و چه به واسطه مصلحت سنجی های میدان سیاست، یقین با مواضع گذشته او سر ناسازگاری دارد.
میرحسین آن روزها از لزوم در صحنه بودن حزب الله سخن می گفت:«یکى از ارکان و اصول وصیت نامه شان توصیه و سفارش به حفظ نیروهاى مومن است. ایشان به خوبى رابطه حفظ نظام و در صحنه بود حزب الله را لمس کرده بودند و در زمان حیات خود دائما روى این مساله تکیه و بر همان اساس مشى مى کردند.»
او مطابق معمول پای خاطره ای از امام را پیش کشید:«در رابطه با یک وزارتخانه مشکل قانونى پیدا کردیم . عده اى از افراد متخصص غربگرا کارشکنى مى کردند و نیروهاى حزب الله و متدین را مورد اذیت و آزار قرار مى دادند. ایشان حکم دادند که ما خارج از حوزه قانونى و ادارى آنان را بر کنار کنیم. فرمودند: اینجا حیثیت اسلام در میان است و حرام است اینان در این وزارتخانه باشند. بعد دراجراى این حکم مشکلات و موانعى پیدا شد و اینان درصدد انکار این حکم و دستور از جانب امام برآمدند. حضرت امام به برادر گرامى آیه الله موسوى اردبیلى مطلب را فرمودند. ایشان به صدور این حکم از سوى حضرت امام شهادت دادند و کار به انجام رسید و مساله حل شد.»
سوال اینجاست که حزب اللهی های میرحسین اکنون کجایند و او چرا اکنون نگران هم جبهه شدن با کسانی که نه اینکه اندیشه های غربی دارند، بلکه وابستگی خود به استعمار را هم فریاد می کنند، نمی شود؟ آیا همنوایی با بی بی سی، voa، سلطنت طلب ها، بهایی ها و کمونیست ها جای نگرانی ندارد؟ چه کسانی حامی اویند و در صف مقابل او چه کسانی قرار دارند؟ چگونه است که او با سطنت طلب ها هم مرزبندی ندارد، اما با حزب اللهی هایی که پیشتر مدافعشان بود، مرزبندی دارد؟! آیا اکبر گنجی به حساب او یک حزب اللهی است؟!
نخست وزیر امام در مصاحبه اخیر خود به مناسبت 22 بهمن و در پاسخ به سوالی در مورد تجمعات و راهپیمایی ها می گوید:«جنبش سبز به کرامت ذاتی انسانی و حق تنوع عقاید و اندیشه و آزادی بیان احترام می گذارد و از همه جنبش هایی که اهداف آنها بهروزی و رشد ملت و تضمین حقوق شهروندی و آزادی های اساسی ملت ما و نیز عدالت اجتماعی است استقبال می کند و آنها را از خود جدا نمی داند.» و این یعنی تداوم همان عدم مرزبندی هایی که روزی گریبان گیر بنی صدر هم شد تا در نهایت او را در کام منافقین فرو برد.
تاریخ : جمعه 88/11/16 | 11:41 عصر | نویسنده : سعید | نظرات ()
خبرگزاری فارس: معاون وزیر اطلاعات از نقش مشاور جاسوس موسوی، دیپلماتهای آلمانی، گنجی، مخملباف، کدیور، فاطمه حقیقتجو و مهاجرانی و نیز گروهکهای تروریستی در اغتشاشات روز عاشورا پرده برداشت.
به گزارش خبرنگار حوزه دولت خبرگزاری فارس، معاون وزیر اطلاعات امروز چهارشنبه در جمع خبرنگاران ضمن تبریک به مناسبت ایام دهه فجر در خصوص اغتشاشات روز عاشورا با بیان اینکه سازماندهی خاص در فراخوانهایی نظیر تشییع جنازه آقای منتظری توسط سایتها انجام شده بود یادآور شد: موسوی در صفحه فیس بوک متعلق به خود برای شرکت در آشوبگریهای روز عاشورا اطلاعیهای که متن آن موجود است صادر کرده و در این خصوص فراخوان داده و دعوت کرده بود.
وی با طرح سوالی مبنی بر اینکه اگر این صفحه فیس بوک متعلق به وی نبوده چرا تبری نجسته است، تصریح کرد: کسانی که در این صفحه بودند این اطلاعیه را مشاهده کرده و به آن عمل کردند و بنا بر دعوت میرحسین موسوی در صحنه اغتشاشگری روز عاشورا آمدهاند.
معاون وزیر اطلاعات با اشاره به فراخوانهای سازگارا و نوریزاده در شبکههای VOA و BBC اظهار داشت: در تمام صحنههای اغتشاش، این دو نفر جریان را هدایت کرده و در این خصوص سخنانی را نیز بیان میکردند.
این مقام ارشد وزارت اطلاعات با اشاره به اینکه عدهای از دستگیرشدگان روز عاشورا از شهرستانها و از طریق اطلاعرسانی جریان فتنه در ظهر عاشورا آمده بودند خاطرنشان کرد: این دعوتها برای دست زدن به شورش بود.
وی با بیان اینکه چریکهای فدائی اقلیت و اکثریت و جریان بهائیت نیز در این خصوص فراخوان داده بودند، افزود: تعدادی از اینگونه افراد که در ظهر عاشورا حضور داشتند شناسایی و دستگیر شدهاند . یک سازماندهی از پیش تعیین شده از سوی جریان فتنهگر، ضد انقلاب و سرویسهای اطلاعاتی که معمولا منابع و مرتبطین خود را به اینگونه تجمعات اعزام نمیکنند در ظهر عاشورا تدارک دیده شده بود که در اغتشاشات حضور داشتند .
* نقش دیپلمات های آلمانی در اغتشاشات روز عاشورا
این مقام آگاه در وزارت اطلاعات در ادامه در مورد اینکه در سایتهای جریان فتنه روز عاشورا را روز شقاوت خوانده بودند گفت: آنها در سایتها گفته بودند که باید در این روز با پلیس درگیر شده و دست به آتش زدن نیز بزنند.
وی با تاکید بر اینکه افرادی که بعد از روز عاشورا دستگیر شدند از طیفهای گوناگون هستند اظهار داشت: یکی از آنها شبکهای وصل به سرویس اطلاعاتی آلمان بوده که توسط دیپلماتهای آلمانی نیز هدایت میشدند.
وی ادامه داد: این شبکه تعدادی از مردان و زنان جوان بودند که از طریق همین گروههای به اصطلاح سبز فعالیت تبلیغاتی داشته و ارتباط با سایتها و عوامل خارجی داشتند که از طریق یکی از زنان عضو این شبکه به دیپلماتهای آلمانی وصل میشدند که البته در میهمانیها و محافل خصوصی آنها نیز شرکت کرده و روزانه با آنها اطلاعات و اخبار را تبادل میکردند.
این مقام مسئول در وزارت اطلاعات خاطرنشان کرد: دیپلماتهای آلمانی برای تحقیقات در خصوص شناسایی مقرهای اطلاعاتی از این افراد استفاده کرده و برخیها را برای همکاری از طریق همین کانون دعوت کرده بودند .
* پاسخگویی دولت به رفتار غیر دیپلماتیک سفیران خود در تهران
وی با اشاره به اسامی دو دیپلمات آلمانی که با نامهای مستعار "یوگی و اینگو " فعالیت میکردند؛ گفت: فیلمها و عکسهای ارتباط این دیپلماتهای آلمانی با زنان و مردان جوان ایرانی که خارج از شئون روابط دیپلماتیک بوده موجود است و سفارت آلمان و سفیر این کشور اروپایی باید پاسخگوی رفتار غیر دیپلماتیک خود باشند.
معاون وزیر اطلاعات با تاکید بر حضور این دو دیپلمات آلمانی در اغتشاشات روز عاشورا ، از دستگیری آنها خبر داده و گفت: این دو دیپلمات علائم سبز همراه داشتهاند و در تحقیقات به عمل آمده از افراد دستگیر شده مرتبط با این دو دیپلمات مشخص شد که مچبندها و تیشرتهایی که آلمانیها حمل میکردند در اختیار برخی دیگر از افراد که در اغتشاشات حضور داشتند نیز قرار گرفتهاست.
* دستگیری مشاور جاسوس موسوی
وی در ادامه سخنان خود با بیان اینکه با توجه به اسناد به دست آمده بنا داریم اعتراض دیپلماتیک را از طریق وزارت امور خارجه اعلام کنیم در خصوص پروندهای دیگر از اغتشاشگران گفت: یکی از عوامل اطلاعاتی غربی یکی از لایههای تصمیمگیری خاص موسوی و از مشاورین اصلی و نزدیک وی بوده که دستگیر شده است. وی به یکی از سرویس اروپایی وصل بوده که با توجه به وسایل جاسوسی کشف شده از وی این اطلاعات را به خارج کشور منتقل میکرده است و بنا بر تحقیقات به عمل آمده کار وی تاثیرگذاری در ستاد موسوی بودهاست.
* تیم موسوم به تیم آلمان در ستاد موسوی
این مقام ارشد وزارت اطلاعات با بیان اینکه این فرد پس از دستگیری اعترافاتی کردهاست ، افزود: موسوی تیمی موسوم به تیم آلمان دارد که افراد این تیم تحصیل کردگان در آلمان بوده و تمام خط و ربط خود را از آلمان گرفته که هدف آنان نشر و بسط فرهنگ و مکتب آلمان در کشور است.
وی در خصوص پرونده دیگری از اغتشاشگران دستگیر شده به خانمی اشاره کرد و گفت: این خانم چند پاسپورت اروپایی داشته و قبل از همه اغتشاشات بعد از انتخابات به ایران سفر کرده بود.وی با تعدادی از اراذل و اوباش دوست بوده و پس از رفت و آمد اراذل و اوباش در خانه وی ، در اغتشاشات نیز با چاقو و قمه حضور داشته و پس بازرسی از خانه این خانم 200 فاکتور طلا و جواهر کشف شده که بیانگر آن است که پس از هر اغتشاش به آنها طلا و جواهر هدیه دادهاست.
* فیلمبرداری از طریق خودکار
وی این خانم 44 ساله را و مجرد خواند و گفت: این خانم به کشورهای زیادی مسافرت داشته و طی اعترافات خود گفته که به انجمن تروریستی پادشاهی وابسته است . البته وی در انتقال مواد مخدر با یکی از دیپلماتهای اروپایی سابقهای نیز داشته است.
وی افزود: این خانم تمام صحنه اغتشاشات را با دوربینهای جاسوسی (خودکار مانند) فیلمبرداری کرده و این نشاندهنده آن است که این وسایل را یک سرویس اطلاعاتی غربی در اختیار این خانم گذاشته و به صورت آنلاین اطلاعات را به خارج از کشور و اروپا منتقل میکرده است.
این مقام مسئول در وزارت اطلاعات از کشف یک استدیو در منزل این خانم خبر داد و گفت: این خانم دستگیر شده و چهار نفر از اراذل و اوباش که وی را همراهی میکردند نیز همگی سابقهدار هستند.
* فراخوان منافقین برای حضور در اغتشاشات روز عاشورا
معاون وزیر اطلاعات به چهارمین پرونده آشوبگریها اشاره کرد و گفت: در دستگیری اعضای منافقین روشن شد که با توجه به فراخوانهای منافقین اعضای این گروهک تروریستی در تمامی حوزههای اغتشاشات حضور داشته و جریان اغتشاش را هدایت میکردند که برهمین اساس بیش از 20 نفر آنها دستگیر شدهاست و البته عموم اغتشاشات روز عاشورا را منافقین در کنار چریکهای فدائی هدایت میکردند.
وی با اشاره به اعترافات آنان و با توجه به اینکه این افراد در گروهک مسلح و تروریستی علیه نظام اسلامی ایران فعالیت میکرده و اتهامشان محاربه است، افزود: استراتژی منافقین در این روزها موجسواری از این جریان بوده و افرادی با چهرههای بسته در اغتشاشات حضور داشتند که نقش لیدری را ایفا میکردند.
وی با اشاره به حضور، شناسایی و دستگیری چپهای کمونیستی و هواداران چریکهای فدایی اقلیت و اکثریت و هواداران کمونیست چپهای نو گفت: بیش از 30 نفر آنها دستگیر شده که با فراخوانها در اغتشاشات حضور داشتهاند.
* بهائیان و ارتباط عقیدتی و سیاسی با رژیم صهیونیستی
این مقام مسئول در وزارت اطلاعات به حضور بهائیان در اغتشاشات عاشورا اشاره کرد و گفت: بهائیان شعارهای هنجارشکن در این روز سر داده اند که در حال حاضر حدود 15-14 نفر آنها دستگیر شدند. البته با توجه به ارتباط عقیدتی و سیاسی که آنان با رژیم صهیونیستی داشتهاند، در اغتشاشات روز عاشورا حضور داشتهاند.
وی به عدم اعتقاد اغتشاشگران به روز عاشورا و امام حسین اشاره کرد و گفت: بوش و رایس در اظهاراتی گفته بودند که باید ریشه ایران را بزنیم و عمق استراتژیک ایران شیعه و ائمه معصومین و عمق شیعیان امام حسین(ع) است. آنها در ظهر عاشورا میخواستند مردم را به صحنه بیاورند که در پاسخ آنها مردم در روز 9 دی جواب هنجار شکنان که میخواستند ریشه این ملت را بزنند را دادند و اعلام کردند که ریشه ملت ایران زدنی نیست.
معاون وزیر اطلاعات در ادامه سخنان خود با اشاره به استفاده جریان فتنه از فضای سایبر و مجازی، گفت: بشیریه و نصر که مشاور اوباما رئیسجمهور آمریکا نیز هست هدایت جریان فکری -آمریکایی- این جریانات را در دست دارند.
* دروغ شاه کلید جریان فتنه
وی با بیان اینکه جریان فتنه یک شاه کلیدی از شایعه به نام دروغ دارد، تصریح کرد: همه جریان فتنه که بازیخورده سرویسهای اطلاعاتی و اتاقهای فکری کشورهای غربیاند به فکر براندازی این نظام هستند و این کلمه ـ دروغ ـ را ایجاد کرده و آن را در یک دیوار بتنی بسیار ضخیم قرار دادهاند.
* تمام مشاوران موسوی خواهان آن بودند که وی کلمه دروغ را در جامعه جا اندازد
معاون وزیر اطلاعات با اشاره به مناظره موسوی و احمدینژاد با بیان اینکه موسوی در این برنامه برکلمه دروغ تاکید داشت گفت: تمام مشاوران موسوی خواهان آن بودند که وی کلمه دروغ را در جامعه جا اندازد.
معاون وزیر اطلاعات دروغ، تقلب و تجاوز را سه ضلع این مثلث عنوان کرد و افزود: این سه ضلع مثلث، کاملا کذب و در یک اتاق عملیات روانی طراحی شده بود.
* انگیزه دادن جریان فتنه به افراد ضد نظام
وی با تاکید بر اینکه کار دیگر جریان فتنه این بود که به افراد سابقهدار، ضد نظام و مسئلهدار که بعد از انتخابات خلع لباس و طرد شدهبودند انگیزه دهند، گفت: البته گروههای ضد انقلاب برنامههای وسیعی برای دانشجویان از لحاظ توان فکری و فرهنگی تدارک دیدهاند.
معاون وزیر اطلاعات با اشاره به فعالیت براندازانه سایت اینترنتی جرس بیان کرد: گنجی، مخملباف، کدیور، فاطمه حقیقتجو و مهاجرانی بازوی عملیاتی میانجی میان غرب و جریان فتنه در داخل کشور هستند که از مهمترین عوامل فتنه به شمار میآیند.
این مقام مسئول در وزارت اطلاعات افزود: شبکهای از گروهایی که از طریق فضای مجازی و چتکردن با یکدیگر در خصوص وقایع عاشورا ارتباط داشتند را نیز دستگیر کردهایم.
* اعترافات فرد دستگیر شده
معاون وزیر اطلاعات با اشاره به دستگیری یک شبکه NGO تحت عنوان روانکاوان که تحت کنترل یک خانم بود، اظهار داشت: این خانم با تعدادی از دختران و پسران ارتباط برقرار کرده و با آنها در تمامی اغتشاشات نیز شرکت میکرده است. در اعترافات این خانم نیز آمدهاست که " اگر در تظاهرات شرکت نکنند این جنبش تعطیل خواهد شد ".
وی با اشاره به دستگیری گروهی از معماران و عکاسان ادامه داد: در اغتشاشات ظهر عاشورا خبرنگار ایتالیایی دستگیر شده که توسط انگلیس در آفریقای جنوبی آموزشهایی دیدهاست و بعد از مدتی گروهی حدود 15 نفره را تشکیل داده و عکسهای اغتشاشات را به خارج از کشور منتقل میکردند.
معاون وزیر اطلاعات از دستگیری موسسهای فرهنگی - هنری خبر داد و گفت: این افراد با صدور بیانیههای دروغین، به طرفداری از خانوادههای به اصطلاح کشتهشده و شهدای دروغین در اغتشاشات ایجاد تشنج میکردند.
این مقام مسئول در وزارت اطلاعات با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه " دشمن به صحنه آمده است "، گفت: وزارت اطلاعات به شدت به این موضع حکیمانه رهبر انقلاب اعتقاد داشته و امروز جریان فتنه با پوششهای مختلف به دنبال آشوبگری است و ملت باید با این جریان برخورد کنند
تاریخ : چهارشنبه 88/11/7 | 11:52 عصر | نویسنده : سعید | نظرات ()
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه دستگاه قضایی نباید در برخورد با اغتشاشگران استثنا قائل شود، تصریح کرد: اینکه برخی برای بستگان خود مصونیت قضایی قائل شوند با روح اسلام سازگار نیست.
حجت الاسلام مرتضی آقاتهرانی در گفت وگو با ایرنا همچنین تاکید کرد: کسانی که بی خردانه بستر اغتشاشات را فراهم کردند باید پاسخگوی عوارض نامطلوب بی حرمتی ها به مقدسات، ملت و نظام باشند.
وی با اشاره به بیانیه ها و نامه نگاری های اخیر، تاکید کرد: پیشنهاد حکمیت به معنای عدم درک درست از ولایت است.
سران فتنه در عمل
تابع ولایت فقیه نیستند
آقاتهرانی با اشاره به حوادث پس از انتخابات و عملکرد سران فتنه اظهار داشت: بنده تصور می کردم این آقایان فصل الخطاب نظام را ولایت می دانند ولی در عمل این را ثابت نکردند. باید قبول کرد که در یک انتخابات چندین نفر کاندیدا می شوند اما در پایان یک نفر پیروز خواهد شد، در همه جای دنیا هم به همین شکل است ولی آیا درست است که پس از شکست در انتخابات در اصل آراء تردید کنیم و همه اصول را زیرپا بگذاریم؟
حجت الاسلام آقاتهرانی تاکید کرد: هنگامی که ولی فقیه پرونده موضوعی را با اعلام رجوع به قانون، می بندند دیگر همه باید بر آن توافق داشته و مطابق آن عمل کنیم. باید توجه داشت که اعتقاد به ولایت فقیه، اعتماد به ایشان و تبعیت از فرمایشاتشان رمز وحدت نظام اسلامی است. امروزه اگر به عملکرد برخی جوانان نقدی باشد، پیش از آن به بزرگترها و خواص این نقد وارد است. همه ما باید گوش به فرمان مقام ولایت فقیه باشیم. نه این که بیانات آن عزیز را جدی نگرفته و با تفسیر به رای کردن و توجیهات نابخردانه، آنها را مورد بی توجهی قرار دهیم.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی درباره عملکرد برخی خواص که خود را یار امام(ره) می دانند، اظهار داشت: خواص باید یک سر و گردن از بقیه افراد جامعه بالاتر باشند ولی واقعیت این است که درک سیاسی عوام مردم به مراتب از خواص عالی تر و کامل تر است. این آقایان اگر همان روز اول با این مساله عاقلانه برخورد کرده بودند، این اندازه ریزش مردمی نداشتند. اشتباه در خط مشی و مرام، باعث شده که تنها بیگانگان به رفتار و گفتار این آقایان دلخوش داشته اند. چرا باید این گونه باشد که یک اختلاف داخلی بر سر آراء، بستری برای براندازی نظام گردد؟ آیا این تدبیر در کار است یا جهالت و نادانی؟
وی همچنین درباره ادعای یار امام بودن برخی افراد گفت: حرفی نیست، بی شک برخی از آقایان امام را درک کرده و دورانی در خدمت نظام بوده اند، چنان که این حرف در صدر اسلام هم مطرح بود که برخی را صحابی نامیدند و بر آن امتیاز قائل شدند، مگر برخی از صحابه به خاطر علاقه به دنیا، پول، مقام و شهرت، مقابل امام معصوم(ع) نایستادند؛ حال بگوئیم چون در کنار پیامبر خدا بوده اند و در مواردی مورد تعریف رسول الله هم واقع شدند پس برای همیشه، همه کارها و رفتار آنها تضمین و مورد تایید بوده و نباید پاسخگوی گفته، نوشته و رفتار خود باشند؟
وی همچنین در خصوص بیانیه ها و نامه های اخیر نیز گفت: برخی پی درپی بیانیه داده و جوانان را به خیابان می کشند. برخی دیگر چندی پیش برای حل مناقشه، طرح و بحث حکمیت را مطرح کردند. شکی ندارم که طرح این گونه پیشنهادها گرچه خیرخواهانه باشد ولی برگرفته از عدم درک درست معنای ولایت و ولایت پذیری است. باید از این افراد پرسید مگر نظام اسلامی فصل الخطاب ندارد؟ اگر اهل صفین علی بن ابی طالب(ع) را ولی خدا می دانست کی به عمروعاص و ابوموسی اشعری تن می داد و دل خوش می کرد؟وی افزود: در دوران غیبت فصل الخطاب و فصل القضاء مقام ولایت فقیه است. معنای فصل الخطاب و فصل القضاء نیز روشن است که وقتی مقام ولایت به نتیجه ای رسید دیگر همه باید در پذیرفتن نظر آخرین او توافق کنیم و از نظر خویش صرف نظر نماییم.
تاریخ : شنبه 88/10/26 | 12:2 صبح | نویسنده : سعید | نظرات ()
همزمان با تظاهر باند عطاء... مهاجرانی به «روشنفکری دینی»، یکی از اعضای این باند مجدداً منکر وجود امام زمان(عج) شد. اکبر گاف در مصاحبه با بی بی سی انگلیس، باور مهدویت را برگرفته از مسیحیت خواند و گفت هیچ دلیلی مبنی بر وجود امام زمان]عج[ وجود ندارد.
وی همچنین در بخش دیگری از این مصاحبه مدعی شد که ائمه شیعه نه معصوم و نه واسطه فیضند، بلکه تنها، آدم هایی عالم و دانشمند بوده اند!
این حامی موسوی پیش از این هم، ضمن ادعای این که «اثبات این که قرآن، سخن خدا است، ناممکن است»، گفته بود که «قرآن، متنی است که بعدها به وسیله مسلمان ها، از ترکیب چند گفتمان مختلف، ساخته شده است.»!
این اظهارات در حالی مطرح شده است که عطاء مهاجرانی چند روز پیش در مصاحبه ای تاکید کرد، فاصله میان تیم وی با میرحسین موسوی، فاصله میان ابوذر و علی(ع) است!
البته سخنانی از جنس مواضع گنجی، از سوی دیگر اعضای این گروه 5 نفره هم ابراز شده است، چنانچه، عبدالکریم سروش، در سال 86 در گفت وگو با مجله zemzem با ادعای این که دریافت های پیامبر اکرم(ص) از وحی تجارب و درک های شخصی ایشان از الهامات بوده است، به طور واضحی برخلاف معتقدات واضح مسلمانان، ادعای بشری بودن قرآن را مطرح کرد.
وی همچنین در خصوص عصمت پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) نیز شبهاتی وارد کرده بود. محسن کدیور هم مدعی شده بود که «عصمت در میان آدمیان منحصر به شخص پیامبر است» و ائمه فاقد عصمتند!
گفتنی است درپی صدور بیانیه های 5 نفره((مهاجرانی، سروش، کدیور، عبدالعلی بازرگان و اکبر- گاف) مهاجرانی اعلام کرد این عده، اتاق فکر جنبش سبز هستند. در بیانیه مذکور که شرح و تفسیر بیانیه 17 موسوی محسوب می شد، از جمهوری اسلامی به عنوان ولایت جائر یاد شده بود. میرحسین موسوی به دلایل کاملا روشن هرگز حاضر نشده از تحرکات 7 ماه اخیر باند مذکور و دنباله های آنها در آمریکا و اروپا ابراز برائت کند بلکه این طیف، سخنگویان وی در خارج از کشور محسوب می شوند.
کیهان پیش از این از نقش ویژه جریان انحرافی، استعماری و ضد شیعی بهائیت در فتنه سبز خبر داده بود و اخبار جدید صحت این خبر را تأیید می کند.
گفتنی است براساس اخبار موثق، اکبر گنجی به عنوان کسی که «جسارت حمله مستقیم به اعتقادات اسلامی و شیعی را دارد» از سوی مهاجرانی و کدیور در جمع 5 نفره مورد اشاره پذیرفته شده است. ضمن آن که گنجی در دوران اصلاحات از روابط پنهان و رسوایی برخی سران مدعی اصلاحات نیز اطلاعاتی دارد که به عنوان باج از آن استفاده می کند. وی چند سال قبل از زندان برای سران مدعی اصلاحات پیغام داده بود که اگر اخبار مربوط به او در روزنامه های وابسته به اصلاحات چاپ نشود، دست به افشاگری خواهد زد.
تاریخ : جمعه 88/10/25 | 11:49 عصر | نویسنده : سعید | نظرات ()
به گزارش خبرنگار "سرویس فضای مجازی " خبرگزاری فارس، رسائل نوشت؛ بررسی موارد تاریخی همواره درسها و عبرتهای عجیبی داشته است.اگرچه برخی تلاش میکنند عملکرد خود را از اذهان مردم بزدایند، اما اسناد تاریخی هنوز زنده است.
پس از آنکه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اقدام به انتشار بیانیهای مبنی بر عدم وجود شرایط مرجعیت برای آیت الله صانعی نمود، سیدحسین موسوی تبریزی با زیر سئوال بردن بیانیه، اقدام فوق را سیاسی و غیرموجه دانست.
این درحالی است که سیدحسین موسوی تبریزی خود در زمان تصدی دادستانی کل کشور به استناد نظر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، آیت الله شریعتمداری را فاقد صلاحیت مرجعیت و حتی اداره اموال مربوط به سهم امام دانست.
متن این نامه بدین شرح است:
حکم به آقاى یوسف صانعى (واگذارى اداره دار التبلیغ اسلامى به دفتر تبلیغات قم)
زمان: 29 اسفند 1363/ 27 جمادى الثانى 1405
مکان: تهران، جماران
موضوع: واگذارى اداره دار التبلیغ اسلامى قم به دفتر تبلیغات اسلامى قم
مخاطب: صانعى، یوسف
بسمه تعالى
سرپرستى محترم دفتر تبلیغات اسلامى قم
با توجه به اینکه آقاى شریعتمدارى دیگر صلاحیت اداره دار التبلیغ اسلامى قم و انتشارات و چاپخانه و کتابخانه و متعلقات آنها اعم از ساختمانها و خوابگاه و غیره را ندارند و نمىتوانند درباره آنها سرپرستى کنند و از آنجا که همه آنها طبق اعترافات خودش از وجوه شرعیه و زکوات و عطایاى مردم و از بیت المال مسلمین تهیه شده است با کسب اجازه که از محضر مبارک ولىفقیه و مرجع بزرگوار و امام امت آیت اللَّه العظمى امام خمینى(مد ظله العالى) شد ایشان اجازه فرمودند که دفتر تبلیغات اسلامى قم تمامى موارد فوق الذکر را به نحو احسن اداره نمایند.
امید است که با اعمال مدیریت صحیح و دقت کامل در حفظ بیت المال کما هو حقه بهرهبردارى به نحو اتم و اکمل در مصالح اسلام و مسلمین و ترویج شریعت مقدس اسلام و مکتب جعفرى (علیه السلام) و تربیت طلاب علوم دینى و مروجین و مبلغین مذهبى انجام گیرد و همواره مورد توجه حضرت بقیة اللَّه (ارواحنا فداه) باشد.
از این تاریخ مىتوانید با صورت جلسه کامل همه موارد فوق و کلیه وسایل موجود را از دادستان محترم انقلاب اسلامى قم تحویل بگیرند.
و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
دادستان کل انقلاب اسلامى ایران- سید حسین موسوى تبریزى- 8/ 2/ 61
بسمه تعالى
جناب آقاى صانعى دادستان، به محتواى این ورقه عمل نمایید.
29 اسفند 63
روح اللَّه الموسوی الخمینى
(صحیفه امام، جلد 19، صفحه 192)
تاریخ : سه شنبه 88/10/15 | 11:54 عصر | نویسنده : سعید | نظرات ()
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از سایت دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، سایت نوروز پایگاه مجازی اطلاعرسانی جبهه مشارکت ایران اسلامی در روز 12 آبان 1388، یادداشتی به قلم علی مزروعی تحت عنوان "استبداد مطلقه و قانون " بر روی خروجی خود قرار داد که این مطلب به مناظره قلمی بین وی و مسعود رضائی انجامید.
در پی انتشار مطلب مزروعی برخی از کاربران اینترنتی به تبادلنظر پیرامون این مطلب پرداختند که سایت نوروز نیز به آنها پاسخ داد.مسعود رضائی نیز در قالب کامنتی درباره این مطلب نوشت:
1- اگر به دورههای قبلی انتخابات ریاست جمهوری نیز نگاه کنید، ملاحظه خواهید فرمود که رویه رهبری این بوده است که بعد از اعلام نتایج نهایی شمارش آراء از سوی وزارت کشور - در هر دورهای - بلافاصله پیام تشکر و تقدیری از حضور مردم در عرصه انتخابات و نیز اعلام حمایت از رئیس جمهور منتخب صادر میکردند. بنابراین آنچه در این دوره اتفاق افتاد مسأله غریبی نبود. ضمن آن که توجه داشته باشید در این دوره، ساعت حدود یک و نیم بعدازظهر روز شنبه، آقای موسوی با صدور یک بیانیه تهدیدآمیز، خواستار آن شد که شمارش آراء به نفع ایشان باید اعلام شود و این یک حرکت کاملاً غیراصولی و غیرقانونی بود.
2- رهبری در دیدار با خود آقای موسوی و نیز با رؤسای ستادهای انتخاباتی کاندیداها، با قاطعیت اعلام کردند که شکایات و اعتراضهایی که از طریق قانونی ابراز گردد باید با دقت مورد پیگیری قرار گیرد. بنابراین اگر آن پیام، موضع رهبری بود این دستور هم موضع و کلام رهبری بود و برای شورای نگهبان لازمالاجرا.
3- براستی اگر آقای موسوی ابتدا راههای قانونی را طی میکرد و مرحله به مرحله به همه مردم نشان نمیداد که طی کردن راه قانون بیفایده است، آیا بهتر نبود؟ چرا ایشان راه قانونی را در پیش نگرفت؟ آیا دلیل این مسأله آن نبود که میدانست دلایلی که برای ابطال انتخابات عرضه میکند بیپایه و مبنا هستند؟
4- از شما میپرسم و امیدوارم منصفانه پاسخ دهید: اگر به فرض آقای موسوی حائز اکثریت آرا شده بود و بلافاصله پس از اعلام نتایج شمارش آرا، آقای محسن رضایی بی آن که شکایت و اعتراض خود را از طریق مجاری قانونی دنبال کند، خواستار ابطال انتخابات میشد و جمعی از هواداران او نیز در حمایت از این خواسته او، به خیابانها میریختند و همان کارهایی را میکردند که شاهد بودیم، شما این حرف و رفتار او و هوادارانش را مورد تأیید قرار میدادید یا به او تاکید میکردید که اعتراض خود را از مجاری قانونی پیگیری کند؟ براستی چه فرقی است میان مهندس موسوی و محسن رضایی؟ آیا ما باید بر مبنای علائق خود به افراد، اظهار نظر کنیم با بر مبنای اصول منطقی و قانونی؟ مسلم بدانید اگر خواسته باشید راه نخست را در پیش بگیرید، نه تنها هیچگاه در مسیر توسعه سیاسی گام بر نخواهیم داشت بلکه چه بسا ایران هم به فنا رود و دیگر نه اثری از تاک ماند و نه از تاکنشان!
5- چنانچه نویسندگان محترم آن سایت مایل به مناظره قلمی در این باره باشند، اینجانب آمادگی کامل خود را بدین منظور اعلام میدارم.
دستاندرکاران سایت نوروز در پاسخ به رضایی ادعا کردند:
دوست عزیز! در باره مناظره باید شرایط برابر حاکم باشد در حالیکه اینگونه نیست و شما در موضعی هستید که امنیت کامل داری، اما دوستان ما بازداشت و زندانی با آن شرایط شدهاند تا اعتراف کنند که تقلبی در انتخابات صورت نگرفته است و روشن است که در این شرایط مناظره کننده از سوی ما چه وضعی خواهد داشت، اما در رابطه با آنچه به پاسخ قبلی ما دادهاید:
1- این توجیه شما در مورد موضع رهبری قانع کننده نیست چرا که همه ما به تمایز کامل این انتخابات از انتخاباتهای قبلی واقف هستیم و البته دسترسی رهبری به اطلاعات مرتبط بیشتر از ماست، بنابراین رهبری نمیبایست مثل انتخاباتهای کممناقشه قبلی اینگونه اعلام موضع میکردند و راه را برای پیگیری قانونی بیوجه میکردند و یا حداقلش این بود که در همان پیام به پیگیری قانونی موضوع اشاره میکردند. و حتما شما بیاد دارید که موضع رهبری در نمازجمعه 29 خرداد هم تفاوت چندانی با این موضع نداشت جز آنکه بدلیل حوادث واقعه و نوعی تعارف پیگیری قانونی را توصیه کردند.
2- در مورد موضع آقای موسوی روشن است که ایشان چون خود را پیروز میدانست چنین موضعی را اتخاذ کرد و به هرحال ایشان یک طرف دعوا بود که از این موضع انتظار رسیدگی داشت.
3- در مورد اینکه اگر موسوی پیروز میشد و رضایی اعتراض میکرد باز اگر وضعیت تناسب آراء و وضعیتشان و درک عمومی از انتخابات همانند آنچه گذشت بود ما حق اعتراض را برای آقای رضایی به رسمیت میشناختیم و خواستار رسیدگی به خواستهاش میشدیم، البته میدانیم که چون یک چنین رخدادی در عالم خارج اتفاق نیفتاده است پاسخ ما میتواند محل مناقشه قبول یا رد توسط شما باشد.
4- اما فرض که همه مدعای شما درست باشد و در انتخابات تقلب نشده و نتیجه همین باشد که اعلام شد، سئوالی که قبلا مطرح کردیم و شما نادیده گرفته و جواب ندادید تکرار میکنیم، اینکه چرا هنوز رایگیری تمام نشده به برخی ستادهای انتخاباتی میرحسین از سوی نیروهای امنیتی و لباس شخصی حمله شد؟ چرا در همان روز و شب اول پس از انتخابات به خانهها و احزاب اصلاحطلب هجوم کرده و بسیاری را بازداشت و دفتر جبهه مشارکت را پلمپ کردند؟ و چرا به مردم معترض حمله کردند و افراد را کشتند و...؟ واقعا اگر احمدینژاد رای آنهم 24 میلیون آورده بود انجام اینکار برای چه بود؟ و چرا تا حالا فعالان سیاسی را در زندان نگه داشتهاند؟
دوست عزیز! در انجام اینکارها به کدام قانون حتی از نوع یاسای چنگیزش عمل شده است؟ از آموزههای شرع و اخلاق و...میگذریم. دوست عزیز! ظاهرا ما ایرانیان عادت کردهایم تا بلا و مصیبتی بر سر خودمان نیاید، چشمها و گوشهامان را ببندیم و بگوئیم انشالله گربه است! شما برای ما روشن کنید در این کشور به کدام قانون عمل میشود؟ اگر حاکمان خود را در شرایط عادی ملزم به رعایت قانون نشان دهند شرط نیست، بلکه آنان باید در شرایط بحرانی به خصوص در رابطه با مخالفان و منتقدان خود این پایبندی را نشان دهند. آیا همه باید فرزند مقامی باشند که کشته شدنش با آن وضع فجیع در کهریزک اعتراض رهبری و دستور بستن آنرا بدهد. ما نمیدانیم شما چقدر در جریان بازداشت افراد بیگناهی هستید که در حوادث پس از انتخابات بازداشت و زندانی با اعمال شاقه شدهاند؟ آیا اینها ظلم نیست؟ و آیا اینها خود نشاندهنده انحراف و تقلب نیست ؟ و آیا... .
گفتنی است پس از انتشار نظر اول مسعود رضایی مطلب یادداشت مزروعی و نظرات ثبت شده ذیل آن از سایت نوروز حذف و پس از دو روز مطلب دوباره بر روی خروجی قرار گرفت.البته پیوندی نیز به سایت شخصی مزروعی برقرار شده و مناظره قلمی رضایی با مزروعی در سایت شخصی وی ادامه دارد.
مزروعی در بخشی از آخرین پاسخی که به کامنت مسعود رضایی داده، چنین آورده است:
خوشبختانه بجز اینها که آوردم به جز موارد 1و2و3 در دیگر موارد اختلاف نظری با شما ندارم اما روشن است که عینکی که هریک از ما به چشم داریم متفاوت است. من نگاهم متمرکز و معطوف به عمل حاکمیت است و شما متمرکز و معطوف به موسوی، و من به نقض عهد حاکمیت در عمل به قانون اساسی با مردم معتقدم و در این صورت اعتراض را حق موسوی و مردم میدانم در حالیکه شما باور دارید که حاکمیت نقض و نقص چندانی در اجرای قانون نداشته و این موسوی (با نادیده گرفتن اعتراض دو نامزد دیگر) بوده است که از مسیر قانون خارج شده و بحران آفریده است در این صورت نمیدانم ادامه این مناظره چگونه ممکن است، چرا که ظاهراً حلقه وصلی جز همان موارد مشترک برای عبور از وضعیت فعلی که فرع بر موضوع است نمیماند.
متن کامل این مناظره مکتوب در سایت دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران به آدرس www.irhistory.com قابل دسترسی است.
تاریخ : پنج شنبه 88/9/5 | 11:0 عصر | نویسنده : سعید | نظرات ()
به گزارش البرز برخی منابع صهیونیستی با انتشار تصاویری از این کودک عجیب الخلقه از وی بعنوان اصلی ترین علامت آخر الزمان یاد میکنند.
این منابع با طرح این سوال که آیا این نوزاد که اکنون با مرگ دست و پنجه نرم میکند همان دجال فتنه گر است؟ ادامه میدهند: دجال پس از رشد و تکامل جسمی مدعی خدایی شده و فتنه گری در جهان را آغاز خواهد کرد .
براساس این روایت علائم فرعی داری تعدد است وهمگی آنها پیش از ظهور باید اتفاق بیفتد ولی تنها بروز یکی از علائم اصلی یا حتمی برای اعلام نزدیکی ظهور منجی کفایت میکند.
علائم حتمی برای ظهور :
1. خروج سفیانی وخسف بیدا : در روایتی از امام علی بن الحسین(ع) مرویست که قیام حضرت قائم حتمی و امر سفیانی نیز حتمی است و تازمانی که سفیانی نیاید حضرت قیام نخواهد کرد.
2. خروج یمانی: امام صادق(ع) دراین باره میفرمایند: سه کس در یک سال و در یک روز قیام میکنند؛ خراسانی و سفیانی و یمانی و در بین این سه پرچم بهترین پرچمها از یمانی است: زیرا پرچمی است که به حق دعوت میکند.
3. صیحه آسمانی: ندایی که ازآسمان شنیده میشود و عالمیان همگی این صدا را خواهند شنید ازجمله علائم حتمی شمرده میشود .امام باقر در روایتی از این نشانه ظهور چنین بیان میفرمایند: صدایی از آسمان شنیده میشود که حق با او (امیر المومنین) و پیروان اوست. در این هنگام قائم ما خروج خواهد کرد.
4. قتل نفس زکیه:قتل نفس زکیه نیز از علائم قطعی ظهور شمرده میشود و براساس روایتی از نبی گرامی اسلام(ص) در شرح علائم ظهور اینگونه نقل میشود که : مهدی ظهور نمیکند تا اینکه نفس زکیه کشته شود.
5. ظهور دجال : براساس همین روایات دجال بعنوان فردی با یک چشم که از گودی معمول زیرچشم برخوردار نبوده و چشم سمت چپش روی پیشانی اش قرارگرفته و دارای شمایل ترسناکی است و...نام برده شده است .
براساس روایات مختلف چهره دجال ناقص ، کور و یک چشمی که و از اصل خلقت یک چشم ندارد به طورى که گودى حدقهاش نیست و ادعای خدائی میکند ،چشم چپش در وسط پیشانی او قرار دارد،متولد شده در میان قوم یهود ازجمله ترسیم شده است.
هفتاد هزار ترک ، یهود ، زنا زاده ، خواننده ، نوازنده ، بادیه نشین و زن از او پیروی می کنند به هرخرابه ای برسد می گوید گنج هایت را آشکار کن پس آنچه گنج دارد آشکارمی شود.
طول حکومتش چهل روز است و در این مدت همه را به کفر میکشد
برای نجات از شرش حفظ نمودن سوره کهف قبل از خروجش و در صورت رویت وی خواندن سوره حمد و خانه نشینی و توکل بر خدا توصیه شده است
اما انتشار خبرتولد این کودک که همزمان ،موضوع درشرف مرگ بودنش نیز درحال نشر است " انسان " بودن دجال را میتواند تقویت نماید.
تاریخ : دوشنبه 88/9/2 | 12:27 صبح | نویسنده : سعید | نظرات ()
خبرگزاری فارس: تشکلی با نام جنبش سبز علوی با انتشار اطلاعیهای اعلام موجودیت کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از رسا، در اطلاعیه این جنبش با اشاره به جایگاه رنگ سبز در ساختار تاریخی و دینی تشیع، از برخی سوء استفاده ها و مصادره این نماد توسط گروه های سیاسی انتقاد کرده و به مناسبت نزدیکی به ایام پربرکت عید غدیر، از عموم مردم متدین خواسته است تا با استفاده از این رنگ، اجازه سوء استفاده و مصادره این نماد مذهبی توسط گروه های سیاسی را بگیرند.
متن کامل اطلاعیه منتشر شده از سوی این جنبش به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
"الم تر کیف ضرب الله مثلاً کلمة طیبه کشجرة طیبه اصلها ثابت و فرعها فیالسماء
توتی اکلها کل حین باذن ربها و یضربالله الامثال للناس لعلهم یتذکرون
و مثل کلمة خبیثه کشجرة خبیثة اجتثت من فوق الارض مالها من قرار
یثبتالله الذین امنوا بالقول الثابت فی الحیوه الدنیا و فیالاخره و یضلالله الظالمین و یفعلالله ما یشاء "
سوره مبارکه ابراهیم آیات 27-24
مردم متدین علوی و فاطمی ایران اسلامی
دل و جان سرزمین ولایت مدار ایران اسلامی، قرنهای متمادی است که به نور ایمان و دلدادگی به مکتب سبز علوی و سرخ حسینی روشن و منور است. افتخار ایرانیان غیور و با شرف، پذیرایی جانانه از آیین جاودانه و راهگشای اسلام عزیز و آغوش گشودن صمیمانه به معرفت ناب و بیپیرایه ولایت اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام بوده است. چنانچه جای جای این خطه نورانی و سبز، مزین به قدوم فرزندان و سلاله پاک نبوی و علوی بوده و پناهگاه جاودانه سادات و فرزندان منزه و آراسته علوی و فاطمی بوده است.
در طول این سالیان مملو از شور و دلدادگی، رنگ غیرت آفرین ، دشمن ستیز و مظلوم نواز "سبز " به عنوان نمادی از مکتب پرتوافکن تشیع و شاخصی در تکریم و تعظیم مکتب آزاده پرور حضرت علی بن ابیطالب علیه و علی ابناءه المعصومین افضل صلوات المصلین در میان مردم مشهور بوده است.
هنوز پیشگامی روحانیت و سادات جلیل القدر شیعه علوی در روند پیروزی و راهبری انقلاب شکوهمند اسلامی از اذهان محو نشده است. اقتدای مردم ولایت مدار ایران به زعامت مرجع عالیقدر و ولی فقیه زمان حضرت آیت الله العظمی امام خمینی (قدس الله نفسه الزکیه) و تبعیت بیپیرایه آنان از سید و سلاله پاک زهرای مرضیه، فرزانه دوران، حکیم صبور و فقیه بصیر زمان مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهای (ادام الله ظله العالی) نمونهای از پیشتازی سبز علوی و ولایت مداری سادات علوی میان امت و امام در سه دهه اخیر بوده است.
چنانچه آذین بستن پیشانی رزمندگان علوی به سربندهای سبز "یا زهرا "، "یا حسین شهید "، "یاعلیبن ابیطالب "، " یا قمر بنی هاشم " در دوران دفاع مقدس ملت ایران و عطر دلانگیز
پارچههای متبرک سبز ضریح علی بن موسی الرضا (ع) در سجادههای عبادت زلال بندگان خالص پروردگار، خود حکایت ازدر هم آمیختگی رنگ و محتوای سبز در سلوک معرفتی غیور مردان این سرزمین دارد.
امت علوی و ولایی ایران
همانگونه که مستحضرید چندی است به مدد برخی فعالیتهای سیاسی و حزبی خاص که معالاسف مورد تعرض و بهرهبرداری دشمنان این مرز و بوم علوی و مهدوی نیز قرار گرفته است، رنگ مکتبی و سبز علوی به مصادره دغل بازان و سیاست پیشگان مرتبط با اجانب درآمده است.
متاسفانه دشمنان در شبیخونی نیرنگ آمیز با هتک حرمت این نماد دینی و فرهنگی، به محتوای آن نیز جسارت روا داشته اند. برخی نیز با سوء استفاده از این رنگ و نماد متعلق به سادات و روحانیت به بهانه بازیهای سیاسی، تقدس آن را نشانه گرفته و حرمت آن را با مصادره به مطلوب و انحصاری ساختن آن در فعالیتهای خویش لکهدار ساختهاند.
از این رو است که حرکت مکتبی و مردمی "جنبش سبز علوی " در خیزشی عمومی و فراگیر علیه انحصاری ساختن این رنگ با مسمای ناب علوی و حفظ سیادت و قداست رنگ سبز اعلام موجودیت کرده و در اولین بیانیه خویش با تبریک حلول ایام فرخنده میلاد سبز امام رئوف و عطوف، حضرت علی بن موسیالرضا علیه آلاف التحیه و الثناء از عموم ملت ولایی و آسمانی ایران عزیز دعوت مینماید که به مناسبت در پیش بودن ایام مبارک عید سعید امامت و ولایت، عید الله الاکبر، روز اکمال دین و اتمام نعمت و انتصاب شریف حضرت مولی الموحدین امیر المومنین علی بن ابیطالب علیه الصلاة و السلام به ولایت مطلقه الهی و عید سادات وفرزندان جلیل القدر امام علی بن ابیطالب (ع) با ترویج و استفاده از این نماد متبرک، رنگ مقدس "سبز " را به مامن خویش بازگردانده و گامی تاریخی در جهت اثبات ولایت مداری و علوی محوری خویش بردارند.
در این زمینه ستاد "جنبش سبز علوی " از عموم امت ایران میخواهد که:
1- "جنبش سبز علوی " که متشکل از سادات، معتقدین و دل سوختگان مکتب تعالی بخش تشیع ناب علوی است از عموم محبین و معتقدین به ولایت امیرالمومنین امام علی بن ابیطالب علیه الاسلام میخواهد که با تمسک به "قبة الخضراء " و گنبد سبز نبوی صلی الله علیه و آله و سلم از این پس و به خصوص در مراسم مذهبی در پیش رو همچون عیدین سعیدین قربان و غدیر خم و نیز محرم و صفر سالار شهیدان کربلا حضرت ابیعبدالله الحسین علیه السلام با تظاهر و بر تن کردن لباسها، شالها و پرچمهای مزین به این نماد مقدس سبز در مجامع عمومی و مذهبی همچون مساجد، تکایا، حسینیهها، مدارس، دانشگاهها، خیابانها، حوزههای علمیه، مجامع کارگری و کشاورزی، صنعتی و تجاری، بازار، جشنها و میهمانیها و محیط فعالیت ورزشی، پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، محیط کار و کسب رزق حلال و ... حاضر شده و اوج دلدادگی و صفای خویش، ولایت مداری، فراگیری و دلبستگی به مکتب سبز علوی خویش را به نمایش گذارند.
2- از عموم هم میهنان عزیز درخواست داریم که در ایام متبرک پیش رو به خصوص عید بزرگ سادات علوی - عید غدیر خم - با آویختن پرچم سبز رنگ و مزین به نام مطهر ائمه طاهرین علیهم السلام بر سر در منازل ، مغازهها و محیطهای در اختیار خود، افتخار خویش در زنده نگاه داشتن نمادهای مذهبی و محترم و نیز اعتراض خود به سوء استفاده ازنمادهای دینی و مکتبی در بازیهای سیاسی و حزبی را اعلام نمایند.
3- استفاده گسترده از رنگ سبز میتواند در قالبهای گوناگون همچون چراغانی با نور افشانهای سبز، نصب تابلوها و تراکتهای مزین به این رنگ و عکس گنبد مطهر پیامبر اعظم (ص) و ائمه هدی علیهم السلام در تمامی نقاط شهرها، روستاها و حتی محیطهای تفریحی سالم صورت گیرد.
4- همچنین به رسم احترام و ادب و تعظیم این ایام بزرگ، سادات جلیل القدر علوی میتوانند هدیههایی شامل شال و سربند سبز و یا سایر اقلام سبز رنگ به میهمانان عالیقدر خویش اهدا نمایند.
5- ستاد "جنبش سبز علوی " از تمامی دل سوختگان و پیروان و رهروان مکتب امیرالمومنین (ع) درخواست مینماید که برای ثبت این حرکت مردمی و فراگیر با صرف بخشی از دارایی خود در خرید اقلام تبلیغاتی سبز رنگ در جمع محبین اهلیت علیهم السلام در هر هیئت، مجلس و مراسم در روستاها و شهرهای کشور، زکات مال خویش را پرداخته و به پیشبرد این جنبش مکتبی یاری رسانند.
6- همچنین ستاد خودجوش و مردمی "جنبش سبز علوی " از عموم مراجع معظم تقلید و روحانیت معظم، نخبگان، اساتید حوزه و دانشگاه، جوانان، بانوان، ورزشکاران، هنرمندان، کسبه، کارگران، کشاورزان، صنعتگران، طلاب، دانشجویان، دانشآموزان و سایر اقشار و صنوف کشور میخواهد که ضمن ترویج هرگونه ایده سبز علوی به فراگیر سازی این جنبش علوی و الهی در هر کوی و برزن کشوراهتمام ورزیده و با تشکیل ستادهای خودجوش مردمی رسالت الهی و مکتبی خویش در تبلیغ درست مکتب نورانی بخش اسلام و تشیع را اجرایی نمایند.
7- منازل، مساجد، اتومبیلها، میادین عمومی و ورزشی، بیمارستانها، مراکز بهزیستی و حمایتی و ... میتوانند ضمن شادی آفرینی در دل محبین اهل بیت عصمت و طهارت و ابوالائمه امیر المومنین علی(ع) به ترویج روح عدالت گستری، ظلم ستیزی، ولایت مداری و ستیزی علوی اهتمام ورزند.
8- ستاد "جنبش سبز علوی " همچنین با اعلام تاسیس پایگاه اطلاع رسانی "جنبش سبز علوی " به نشانی اینترنتی www.jsanews. com از تمامی فعالین مکتبی و ولایی محیطهای اینترنتی و مجازی درخواست میکند با انتشار ایدههای سبز این جنبش و هر آنچه در این مسیر به اذهان خویش خطور میکند به تعمیق بخشی پایههای فکری سادات و معتقدین جنبش سبز علوی کمک و یاری رسانند.
9- حضور دسته جمعی مردم با رنگ سبز در خیابانها، میادین و جشنهای اعیاد پیش رو به عنوان سمبلی از شروع حرکت "جنبش سبز علوی " به شمار رفته و حرکت این جنبش به مدد الهی در محرم و صفر و ما بعد آن نیز ادامه خواهد یافت.
10- "جنش سبز علوی " معتقد است مکتب 1400 ساله تشیع به مثابه کلمه طیبه و شجره سبز و بارور طوبی ریشه درمحکمات و سر بر آسمان دارد و با دستاندازی بیگانگان که به مثابه شجره پلید و خبیثیاند که نه ریشهای دارند و نه بر و ثمری ، اندک تزلزلی در ادامه مسیر سبز علوی ملت ایران و معتقدات آنان بروز و ظهور نخواهد یافت و خداوند بر هر امری قادر و توانا است.
والسلام علی من اتبع الهدی
ستاد جنبش سبز علوی
تاریخ : شنبه 88/8/30 | 11:32 عصر | نویسنده : سعید | نظرات ()