سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اظهارات تکان دهنده یک نویسنده غربی
نحوه تامین مالی و برنامه های آمریکا برای ایجاد اغتشاش و انقلاب رنگی در ایران

خبرگزاری فارس: یک نویسنده آمریکایی خبر داد مدیر اجرایی "بنیاد دموکراسی ایران تصریح کرده که میلیون‌ها دلار طی دهه اخیر برای ایجاد انقلاب رنگی شبیه به اوکراین، با آموزش فعالان سیاسی در ایران هزینه شده و برخی از پول‌ها ظاهرا به دست گروه‌های حامی موسوی رسیده است که روابطی نیز با سازمان‌های غیردولتی خارج از ایران داشتند.


به گزارش فارس، "لرد بالتیمور "، نویسنده غربی طی مقاله تحلیلی طولانی که در پایگاه خبری "خانه شفاف‌سازی اطلاعات " در رابطه با دخالت رسانه‌های غربی در وقایع پس از انتخابات ایران نوشت: رسانه‌های غربی بطور روشن در قضایای اخیر ایران موضع‌گیری کرده و توانسته‌اند

مخاطبان از همه جا بی‌خبر خود را بوسیله گزارش‌های خبری مربوط به اعتراضات خیابانی بعد از انتخابات ایران، به نتیجه دلخواه خود برسانند و تصریح کنند که " مخالفان در یک اقدام بی‌سابقه از زمان انقلاب 1979 ایران، شجاعت، مقاومت و قدرت مردمی را علیه دولت نشان دادند. "
اما این تحلیلگر غربی در ادامه با انتقاد از تلاش رسانه‌های غربی برای بزرگ‌نمایی اغتشاشات اخیر تهران نوشت: اما چیزی که ما طی هفته‌های اخیر دیدیم، خیلی از آنچه که 56 قبل و یا حتی 30 سال قبل روی داد فاصله دارد.
بالتیمور با اشاره به اقدامات مداخله‌جویانه آمریکا قبل از انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 می‌نویسد: در سال 1953، دولت آمریکا به دستور انگلیس، سازمان سیا را مامور کرد تا " کرمیت روزولت " و " دونالد ویلبر "، دو مامور این سازمان را برای سرنگون ساختن دولت قانونی ایران که بطور دموکراتیک از سوی مردم انتخاب شده بود، اقدام کنند تا به روند ملی‌سازی صنعت نفت که محمد مصدق، نخست‌وزیر وقت ایران آن را پیگیری می‌کرد، پایان دهند.
این نویسنده غربی سپس با اشاره به اهداف انگلیس در سرنگون ساختن دولت مصدق نوشت: ملی‌‌سازی صنعت نفت موجب شد تا انگلیس که حق انحصاری استعمار نفت‌ ایران را از " شاه فاسد " خریده بود عصبانی شود. از سوی دیگر آمریکایی‌ها نیز می‌ترسیدند که ادامه این روند ملی‌گرایی در ایران موجب تشویق چپ‌گرایان در دیگر نقاط دنیا شود.
این نویسنده سپس با اشاره به چگونگی کودتای 28 مرداد و فساد و رشوه‌گیری اغلب تاثیرگذاران حکومتی نوشت: روزولت، رهبران اوباش خیابانی تهران را خریده بود و از آنها برای ایجاد جو ناامنی و این احساس که دولت قادر به کنترل مردم نیست، بهره می‌گرفت. بطوریکه به گفته " استفن کینزر "، خبرنگار و نویسنده کتاب " تمام مردان شاه "، " روزولت به گروهی از اوباش پول داده بود تا با حرکت در خیابان‌های تهران هر عابر پیاده‌ای را که می‌دیدند مضروب کنند و شیشه‌های مغازه‌ها را بشکنند و با شلیک به سمت مساجد فریاد بزنند که ما مصدق و کمونیسم را دوست داریم. "
بالتیمور سپس به تشریح دیگر اقدامات کودتاچیان برای آماده‌سازی فضا به منظور سقوط دولت مصدق پرداخته و در ادامه می‌نویسد: پس از سقوط مصدق به وسیله یک کودتای نظامی، محمد‌رضا‌ پهلوی که وابسته به غرب بود به قدرت رسید و حکومت ستمگرانه و دیکتاتورانه خود را که از سوی آمریکا حمایت می‌شد برای مدت 26 سال ادامه داد تا اینکه در 1979 (1357شمسی)، مردم ایران با انقلاب خود، لطف و رحمت را بازگرداندند.
این تحلیل‌گر غربی در ادامه گزارش خود با طرح این سوال که " و اما باید دید طی هفته‌های اخیر در ایران چه گذشته است؟ "، به بررسی رخدادهای هفته‌های اخیر ایران می‌پردازد: اگرچه شواهد بسیار اندکی از بروز تقلب در انتخابات ایران که موجب انتخاب مجدد رییس‌جمهور احمدی‌نژاد شد، وجود دارد اما خیابان‌های تهران با مداخله رسانه‌های غربی شاهد برخی اغتشاشات در حمایت از نامزد مورد حمایت غرب بود.
وی در ادامه با بازبینی برخی اقدامات دولت آمریکا برای ایجاد شکاف میان مردم و دولت ایران نوشت: سال 2005، دولت ایالات متحده اقدام به تامین مالی گرو‌هایی می‌کرد که به عنوان سازمان‌های تروریستی از سوی آمریکا برای ایجاد خشونت و حمله در داخل ایران، معین شده بودند تا موجب بی‌ثبات‌سازی دولت ایران شوند.
سال 2007، شبکه تلوزیونی " ای‌بی‌سی نیوز "، گزارش داد: جرج بوش یک " حکم ریاست‌جمهور " پنهانی را امضا کرده که سازمان جاسوسی آمریکا را مامور " ایجاد یک عملیات سیاه پنهانی برای بی‌ثبات‌سازی دولت ایران "، می‌کرد. که این عملیات‌ها بر اساس گفته مقامات اطلاعاتی کنونی و یا سابق، شامل " یک ستاد هماهنگ از بنگاه‌های خبرپراکنی و تبلیغاتچی، تهیه و تنظیم مقالات روزنامه‌های مخالف و دست‌کاری و تغییر در پول در گردش ایران و تراکنش‌های بانکی بین‌المللی " بود.
بالتیمور می‌افزاید: در ماه می سال 2007، روزنامه "دیلی تلگراف "، چاپ لندن گزارش کرد: جان بولتون فاش کرد که حمله نظامی آمریکا به ایران " گزینه آخری است که پس از شکست تحریم‌های اقتصادی و تلاش برای ایجاد یک انقلاب در ایران وجود دارد ". این در حالی بود که دو هفته پس از انتشار این خبر، روزنامه دیلی تلگراف بطور مستقل گزارش شبکه تلوزیونی ای‌بی‌سی را تایید کرد که در رابطه با امضای اسنادی از سوی بوش بود که به سیا ماموریت می‌داد از طریق ایجاد جنجال‌های تبلیغاتی و انتشار اطلاعات دروغ موجبات براندازی دولت ایران را فراهم کند.
این نویسنده غربی در ادامه با اشاره به سرمایه‌گذاری 400 میلیون دلاری آمریکا برای ایجاد انقلاب مخملی در ایران نوشت: " دانیل مک‌آدامز "، می‌گوید: هم زمان با دستور بوش به سازمان سیا، "رئیس‌جمهور با "گروه 8 نفره " سران سنای و مجلس نمایندگان آمریکا دیدار کرده و مامورین آمریکایی اجازه استفاده از 400 میلیون دلار را علاوه بر دیگر مسایل مطرح شده، داد. بطوریکه واشنگتن پست نیز از "فعالیت‌های آمریکا از جاسوسی در برنامه هسته‌ای ایران تا حمایت از گروه‌های شورشی مخالف هیئت حاکمه ایران " خبر داد.
بنابراین گزارش، " اندرو کاکبرن "،‌ نیز اوایل ماه می سال 2008 میلادی با انتشار گزارش در نشریه کانترپانچ اقدام به افشای برخی اطلاعات کرد که تصریح می‌کرد: "بوش سند مخفی را امضا کرده است که به مامورین آمریکایی اجازه ایجاد یک حرکت تهاجمی و مخفی علیه رژیم ایران را می‌داد بطوریکه با مقایسه محتوای این دستور با موارد مشابه، چنین حرکتی در حوزه خود بی‌سابقه محسوب می‌شود. "
بالتیمور در تشریح دستور بوش برای براندازی حکومت ایران می‌نویسد: حکم سری بوش اقدامات و فعالیت‌ها را در یک حوزه جغرافیایی عظیم پوشش می‌داد. یعنی از لبنان تا افغانستان. و انواع عملیات‌های اجازه شده در این راستا نیز به حدی جامع بود که شامل ترور برخی مقامات هدف نیز می‌شد.
با توجه به این حوزه کاری وسیع، برای مثال آمریکا حمایت کامل و جامعی را از نیروی نظامی مجاهدین خلق [گروهک منافقین] به عمل می‌آورد و این در حالی است که مجاهدین خلق در لیست گروه‌های تروریستی وزارت خارجه آمریکا قرار داشت.
این تحلیل‌گر مسایل سیاسی سپس با اشاره به حمایت‌های مالی آمریکا از گروهک تروریستی جندالله می‌نویسد: بطور مشابه،‌ وجوه پنهانی بطور نامحدود به جندالله که یک گروه تروریستی ایرانی است، پرداخت می‌شود.
همچنین دیگر عوامل از جمله ملی‌گرایان کُرد و برخی تجزیه‌‌طلبان جنوب ایران نیز از توصیه‌ها و حمایت‌های آمریکا بهره‌مند می‌شوند.
بالتیمور با اشاره به ادعای مقامات آمریکا در رد حمایتشان از گروه‌های تروریستی می‌نویسد: البته مقامات آمریکایی هرگونه "حمایت مالی مستقیم " به جندالله را رد کرده‌اند اما روابط منظم با " عبدالمالک ریگی "، رهبر گروهک تروریستی جندالله از سال 2005 تاکنون را پذیرفته‌اند. کسی که به دلیل مشارکتش در قاچاق هرویین از افغانستان مشهور است. این در حالی است که حمایت مالی به این گروهک تروریستی از از طریق برخی تبعیدیان ایرانی مرتبط با اروپا و برخی کشورهای حوزه خلیج فارس، انجام می‌شود.
این نویسنده در ادامه می‌نویسد: به علاوه موارد گفته شده، در 29 ژوئن 2008، " سیمور هرش "، در نشریه نیویورکر با تایید تمامی گزارشات پیشین نوشت: " سال گذشته کنگره با درخواست بوش برای حمایت مالی از یک عملیات پنهانی علیه ایران موافقت کرد. و بر اساس منابع کنونی و سابق نظامی، اطلاعاتی و کنگره‌ای، این عملیات که رئیس‌جمهور 400 میلیون دلار برای آن درخواست کرده و به عنوان یک حکم ریاست‌جمهوری امضا شده است، برای بی‌ثبات سازی رهبری مذهبی ایران طراحی شده است. "هرش با نقل قول از برخی فعالین سیاسی افزود: "جمع‌آوری اطلاعات در رابطه با برنامه هسته‌ای ایران، تحلیل بردن توانایی‌های هسته‌ای ایران، و تلاش برای تضعیف دولت ایران از طریق کار بر روی گروه‌های مخالف و ارایه پول به آنها به منظور تغییر رژیم در ایران " از جمله اقدامات تصویب شده در دستور بوش بود.
تحلیلگر غربی سپس با تاکید بر اینکه تلاش‌های آمریکا برای براندازی حکومت ایران توسط اوباما نیز ادامه یافت می‌نویسد: اما در ایالات متحده علیه ایران با روی کار آمدن اوباما،‌ وقفه‌ای نیفتاد. بطوریکه هیچ مدرکی دال بر اینکه بودجه 400 میلیون دلاری امضا شده توسط بوش در راه دیگری ( به غیر از براندازی دولت ایران)، استفاده شده باشد.
در همین رابطه اوایل ژوئن 2008،‌ " جاستین ریموندو "، در پایگاه خبری " آنتی‌وار " نوشت: " اوباما با مطرح کردن مسئله صلح با ایران، از یک ماسک خندان برای فعالیت‌های شدیدا نفرت‌اگیز خود استفاده کرد. دولت آمریکا ادعا می‌کند که در حال جنگ با تروریسم است، این در حالی است که آمریکا از گروه‌هایی حمایت می‌کند که در مساجد بمب‌گذاری می‌کنند، توریست‌ها را می‌دزدند و یا اینکه پلیس‌های ایرانی را می‌دزدند.
این تحلیلگر غربی در ادامه با اشاره به وقایع پیش از انتخابات ایران نوشت: چند روز قبل از برگزاری انتخابات ایران، بر اثر یک عملیات بمب‌گذاری انتحاری در یک مسجد شیعیان در شهر زاهدان، دست‌کم 25 نفر کشته و 125 نفر دیگر زخمی شدند. و گروهک شورشی جندالله که با آمریکا در ارتباط است مسئولیت این انفجار را پذیرفت،‌ انفجاری که بلافاصله با حمله به بانک‌ها، تاسیسات آبی و دیگر تاسیسات کلیدی زاهدان و همچنین یکی از شعبات محلی ستادهای احمدی‌نژاد، دنبال شد.
اخیرا نیز یک بمب‌گذاری در یکی از هواپیماهای ایران که از شهر اهواز پرواز کرده بود صورت گرفت که در نهایت رویدادهای اخیر را می‌توان ارجاعی به "طغیان‌گری کوچک مقیاس " دانست که در استان‌های جنوبی ایران در حال ایجاد بود.
بالتیمور می‌افزاید: کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا بلافاصله حملات رخ داده در ایران را محکوم کرده و هرگونه مشارکت خود را با آنچه آنها " حملات تروریستی اخیر در داخل ایران " خواندند، رد کردند. به علاوه گزارش‌هایی نیز مبنی بر تصمیم اوباما برای قرار دادن جندالله در لیست گروه‌های تروریستی منتشر شد. اما این در حالی بود که " اتیو وایسمن "، تحلیلگر در یادداشتی نوشت: دولت بلافاصله از موضع تروریستی نامیدن جندالله و یا هر اقدام دیگری که موجب توقف فعالیت‌های کمپین بی‌ثبات سازی می‌شد، برگشت "
این نویسنده غربی در بخش دیگری از مقاله‌اش با اشاره به برنامه‌ریزی قبلی آمریکا برای انقلابی موسوم به انقلاب سبز در ایران می‌نویسد: ظاهرا " کنت تیمرمن "، مدیر اجرایی "بنیاد دموکراسی ایران " که سرویس فارسی زبان شبکه " صدای آمریکا " است، یک روز قبل از انتخابات ایران به مک‌آدامز گفته بود که "صحبت‌هایی در رابطه با یک انقلاب سبز در تهران در جریان است. "
از سوی دیگر مک‌آدامز تصریح کرد که تیمرمن پیش از این نوشته بود: "میلیون‌ها دلار طی دهه اخیر برای ایجاد انقلاب رنگی شبیه به اوکراین، با آموزش فعالان سیاسی ، هزینه شده است. "
تیمرمن ادامه داد: "برخی از پول‌ها ظاهرا به دست گروه‌های حامی موسوی رسیده است که روابطی نیز با سازمان‌های غیردولتی خارج از ایران داشتند. "
این نویسنده غربی با بیان این مطلب که طبیعی است تیمرمن به دلیل حضور در بنیاد دموکراسی ایران که برای براندازی دولت ایران تلاش می‌کند،‌ به درستی از مسایل پشت پرده آگاه باشد، به چگونگی سازمان‌دهی اعتراضات خیابانی اخیر تهران اشاره کرد و نوشت: بسیاری از معترضین ایرنی که شامل جوانانی است که به سبک غربی لباس پوشیده‌اند، پلاکاردهایی را در دست داشتند که بر روی آنها به انگلیسی نوشته شده بود‌ که یکی از آنها شعار " رای من کجاست؟ " بود.
بالتیمور سپس این سوال را مطرح می‌کند که اگر رای دهندگان جوان ایرانی که به خیابان‌ها آمده بودند قصد داشتند که اعتراضات خود را به دولت ایران بیان کنند، چرا به زبان این کشور سخن نگفتند؟
این نویسنده در ادامه با تاکید بر این موضوع مهم نوشت: معترضانی که در بسیاری از تصاویر ویدیویی یوتیوب و یا مصاحبه‌های تلوزیونی شبکه‌های آمریکایی سخن می‌گویند، به خوبی انگلیسی صحبت می‌کنند.
وی با ذکر مثالی از جوسازی‌های تبلیغاتی رسانه‌های غربی می‌نویسد: پس از انتخابات ایران پیامی از طریق یک شبکه اجتماعی اینترنتی به " شورای ملی ایرانیان آمریکایی " ارسال شد و بلافاصله در رسانه‌های آمریکایی منتشر شد که ادعا می‌شد از سوی یک ایرانی حاضر در تهران ارسال شده است. متن این پیام بدین شرح بود: "من در تهران هستم، ساعت 3:40 صبح است. من با گذشتن از فیلتر با شما ارتباط برقرار کردم. اینجا شدیدا شلوغ شده است. مردم از خانه‌هایشان فریاد می‌زنند: مرگ بر دیکتاتور، آنها در حال ایجاد یک دولت نظامی هستند. هیچ کس جرات ندارد بیرون برود. هیچ کس موسوی را امروز ندیده است. شایعه شده است که وی دستگیر شده است. من ایمیلی ندارم اما باز هم با شما ارتباط خواهم گرفت. ما را کمک کنید. "
بالتیمور در ادامه با تردید در درستی پیام مذکور می‌نویسد: با دانستن این نکته که هر ایرانی از تاریخ دراز مداخله آمریکا در امور ایران آگاه است، التماس به یک مخاطب آمریکایی و درخواست کمک، نکته‌ای شک‌برانگیز است.
این تحلیل‌گر مسایل سیاسی سپس با اشاره به مطالب دروغینی که در رسانه‌های آمریکایی به نقل از ایرانیان منتشر می‌شد به طرح‌های آمریکا برای ایجاد ناامنی در ایران اشاره کرده و می‌نویسد: بر اساس گزارش‌های سرویس‌های اطلاعاتی، یک گروه تروریستی مرتبط با آمریکا که در نظر داشت بیست انفجار در تهران انجام دهد کشف شد. اما با این وجود یک انفجار در نزدیکی مرقد بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران رخ داد.
بالتیمور در بخش پایانی گزارش خود با اشاره به حمایت‌های آمریکا از برخی فعالیت‌های اینترنتی ضد ایرانی، به سخنان مداخله جویانه اوباما اشاره می‌کند و می‌نویسد: اوباما در روزهای ابتدای اعتراضات گفت: "اشاره به تاریخچه روابط ایران و آمریکا به منظور نشان دادن مداخله آمریکا در مسئله انتخابات ایران، اقدام سازنده‌ای نیست. "
این نویسنده غربی سپس با مضحک ارزیابی کردن این ادعای اوباما می‌نویسد: با این تفاصیل آیا منطقی است که بپذیریم آمریکا در امور ایران مداخله نکرده است؟ آمریکا کشوری است که مسئول 30 سال تحریم ایران و طراحی عملیات‌های پنهان و آشکاری است که به منظور تضعیف تنها کشوری که پیروزمندانه در برابر امپریالیسم آمریکا ایستاده، صورت گرفته است.




تاریخ : سه شنبه 88/4/9 | 11:29 صبح | نویسنده : سعید | نظرات ()
l>